Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شریان»
2024-05-09@01:39:09 GMT

ماجرای ندای مَلک داعی در ماه رجب چیست؟

تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۰۱۰۳۸

ماجرای ندای مَلک داعی در ماه رجب چیست؟

خداوند فرمود: ماه ماه من، بنده بنده من و رحمت رحمت من است. هر کسی در این ماه من را بخواند او را اجابت می‌کنم و هرکس از من بخواهد به او می‌دهم.

به گزارش شریان نیوز،مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب المراقبات خود یکی از مراقبت‌های مهم در ماه رجب را به یاد داشتن حدیث «مَلَک داعی» عنوان می‌کند که از پیامبر (ص) روایت شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

در کتاب المراقبات آمده است:

«پیامبر اکرم (ص) فرمود: «خدای متعال در آسمان هفتم فرشته‌ای را قرار داده است که «داعی» گفته می‌شود. هنگامی که ماه رجب آمد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می‌گوید: خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا. خدای متعال می‌فرماید: همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، فرمان‌بردار کسی هستم که فرمان‌بردارم باشد و بخشنده خواهان بخشایش هستم. ماه ماه من، بنده بنده من و رحمت رحمت من است. هر کسی در این ماه من را بخواند او را اجابت می‌کنم و هرکس از من بخواهد به او می‌دهم و هرکس از من هدایت بخواهد او را هدایت می‌کنم. این ماه را رشته‌ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هرکس آن را بگیرد به من می‌رسد.))

افسوس از کوتاهی ما در طاعت خدا! کجایند شکرگزاران! کجایند تلاشگران! آیا عاقلان توان فهم حق این ندای آسمانی را دارند! چرا جوابی نمی‌شنوم! کجایند عارفانی که می‌دانند کسی توان شکر این نعمت را ندارد! کجایند کسانی که اقرار به کوتاهی و عجز دارند که در جواب این منادی آسمانی بگویند: اجابت کرده و یاریت می‌کنیم درود و سلام بر تو‌ای منادی خدای زیبا و جلیل، شاه شاهان، مهربان‌ترین مهربانان، خدای بردبار و کریم، رفیق دلسوز، صاحب عفو بزرگ، تبدیل کننده بدی‌های انسان به خوبیها، اینان بندگانی گناهکار و طغیانگر، پست و اسیر شهوت‌ها و غفلت‌ها می‌باشند!‌ای فرستاده بزرگ خدا مردگان به ظاهر زنده را صدا می‌کنی کسانی که قلب‌هایشان مرده و عقل‌هایشان جدا و روح‌هایشان فاسده شده! چرا مردگان را صدا می‌زنی! کسانی که صدای تو سودی به آنان نمی‌رساند مگر اینکه با ندای تو قلب‌ها زنده شده، عقل‌ها بازگشته و روح‌ها بیدار شود و درباره ارزش و بهای گران این ندای آسمانی و بزرگی پروردگار و پستی نفس و سختی آزمایش و بدی حال خود بیندیشند. آنان شایسته راندن و دور نمودن و لعنت و عذاب هستند؛ ولی وسعت رحمت پروردگار باعث این دعوت بزرگ شده است، آن هم با این زبان و بیان لطیفی که بالاتر از تصور انسان و خواسته و آرزوی او است. اکنون با واسطه قرار دادن این ندای آسمانی و لطف بزرگ از خدا می‌خواهیم ما را موفق به اجابت این دعوت و کرامت بزرگ بدارد.‌ای وعده دهنده سعادت! با خوش آمدگوئی و کمال میل و جانفشانی ندای تو را اجابت می‌کنیم، زیرا ما را به تسبیح کردن مالک کریم خود توجه دادی و ما را ترغیب به اطاعت از مولای مهربان خود کردی و ما را به کرامت پروردگار رساندی.‌ای منادی! زبان حال افراد پست پاسخت می‌دهند که ما را بهره‌مند ساخته و بزرگ داشتی و دعوت به بزرگترین سعادت‌ها نمودی. پستی و فساد و کوچکی ما کجا و تسبیح و تمجید خدایمان کجا! خاک کجا و خدای خدایان کجا! آلوده به پلیدی‌ها کجا و مجلس پاکان کجا! و اسیر در زنجیر کجا و منزل آزادگان کجا؟ ولی لطف پروردگار باعث شده تا به ما اجازه تسبیح خود را بدهد؛ و حکمت او ما را مشرف به این تکلیف کرده است. چه رسوایی بزرگی اگر بعد از این بخشش بزرگ در تسبیح او کوتاهی و در فرمان‌برداری او سستی کنیم! چه آقای کریمی و چه بنده‌های پستی، چه خدای بردبار و چه بندگان کم عقلی!

 

با گوش دل شنیدیم آنچه را از پروردگار به ما رساندی که «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند» در حالی که بزرگی این ابلاغ هر زبانی را در عالم امکان و در تکلیف جواب آن، لال کرده و عاقلان از زیبایی این کرامت متحیر شدند. اگر هر کدام از مشرف شدگان به این خطاب دارای بدن تمام جهانیان و روح‌های تمام صاحبان روح بودند و تمام آن را در جواب و برای بزرگداشت این خطاب فدا می‌کردند، چیزی از حقوق آن را ادا نکرده و شکر حتی جزئی از آن را نمی‌توانستند بجا آورند. پس چرا انسان بیکاره پست از اجابت این دعوت غفلت می‌کند و در استفاده از این منزلت و مقام بزرگ کوتاهی می‌کند و به این هم بسنده ننموده و به جای تمجید و تسبیح خدا، کسی را تمجید می‌کند که تمجیدش مستوجب آتش بوده، و به جای همراهی با فرشته‌های نزدیک خدا و پیامبران، در مجلسی که پروردگار جهانیان حضور دارد، به قرین شدن با جن‌ها و شیطان‌ها در میان طبقات جهنم راضی می‌شود.

عجیب‌تر از این دیده ای! دیده‌ای که خالق مخلوق را برای همنشین خود بخواند، ولی مخلوق اجابت نکند و در حالی که آقا مناجات بنده و انس او را دوست دارد، بنده از قبول عنایت او خودداری کند! پس با تأسف و اعتراف به غفلت‌های خود و با ناچاری جواب می‌گوئیم: بله،‌ای پروردگار و آقا و‌ای مالک و مولا! اگر توفیق تو نصیب ما شده و در این دعوت عنایت تو شامل حال ما شود و با این دعوت ما را به کرامت برسانی – چنانچه از کرم تو جز این انتظار نمی‌رود و از کمال و بخشش تو جز این انتظاری نیست – چه سعادت بزرگی که در این صورت به بالاتر از آرزوی خود می‌رسیم. ولی وای بر ما اگر جز این باشد! در این حالت چه کنیم با این تیره روزی و مجازات دوری از رحمت حق! پس می‌گوئیم: و هیچ خدایی جز تو نیست. تو را تسبیح و تمجید می‌کنیم. ماییم ستمگران. خدایا به خود ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود. بلکه به ناچاری بیشتر جسارت کرده، ذلت و پستی خود را آشکار نموده، با قسم‌های بزرگی نیز آن را تاکید کرده و عرض می‌کنیم: قسم به عزت و جلالت‌ای پروردگار ما! حتماً از دستورات تو سرپیچی، خود را هلاک کرده و بر تو می‌شوریم و فاسد می‌شویم، اگر با توفیق خود ما را نگهداری نکنی و با عنایت خود بر ما خوبی نکنی. زیرا توان و نیرویی نیست مگر با یاری تو.

پس از این با توفیق تو بیشتر گفته و با یاری تو در خواستن خود پافشاری می‌کنیم و به جناب قدس تو که نه، بلکه به حضرت رحمت و لطفت بخاطر جلب عطوفت آقای خود و نازل شدن رحمت پروردگار خود عرضه می‌داریم:‌ای کریم‌ترین کریمان! و‌ای بخشنده‌ترین بخشندگان!‌ای کسی که خود را لطف نامیده است!‌ای منادی ما را در این ماه بزرگ به کرم تو دعوت و به لطف و رحمتت اشاره و بزرگواری و بزرگداشت تو را برای ما گفت (ماه ماه من است و بنده بنده من و رحمت رحمت من) بنابراین با این دعوت ما میهمانان دعوت شده تو و درماندگان درگاهت گردیدیم؛ و تو کسی هستی که دوست نداری میهمان‌دار از میهمان خود پذیرایی نکند؛ گر چه میهمان بر اثر عدم پذیرایی از بین نرود و میهمان‌دار از کسانی باشد که پذیرایی دارایی او را کم کند؛ و اگر از ما پذیرایی نکنی، در پناه تو گرسنه مانده و از بین می‌رویم در حالی که پذیرایی و احسان دارائیت را بیشتر می‌کند.‌ای کسی که نیکوکاری چیزی از او کم نکرده و محروم نمودن چیزی به او اضافه نمی‌کند! ما را بخاطر بدیمان مجازات مکن. کسی هستی که بهای بیشتری به من دادی و به کسانی که مهمان نبوده، ولی مضطر باشند، وعده اجابت دادی و در کتابت وعده برطرف کردن گرفتاری آنان را دادی و اکنون‌ای پروردگار! ما محتاج بخشایش تو و نجات از مجازات دردناکت می‌باشیم و هیچ نیاز و اضطراری بالاتر از این اضطرار نیست. پس کجاست اجابت و برطرف کردن گرفتاری!‌ای بخشاینده! دست ما را بگیر و از ورطه هلاک شدگان و سقوط زیانکاران نجات ده؛ و چنانچه ماه، ماه تو، بنده، بنده تو و رحمت رحمت تو است، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نیز تنها با توفیقی از جانب تو میسر است. زیرا تمام خیر‌ها از تو بوده و در غیر تو یافت نمی‌شود. از کجا به خیر برسیم در حالی که خیری یافت نمی‌شود مگر از ناحیه تو و چگونه نجات پیدا کنیم در حالی که کسی نمی‌تواند نجات یابد مگر با کمک تو».

منبع: شریان

کلیدواژه: رحمت رحمت ماه من

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۰۱۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنجال پلمپ طلا فروشی‌های اعتصابی مشهد | آقای فرماندار شاکی شد | مگر بنده حق ندارم ورود کنم؟

سال گذشته قانون ثبت معاملات طلافروشان در سامانه تجارت ابلاغ شد و این خبر موجی از اعتراض را در این صنف در سراسر کشور به وجود آورد. طلافروشان نسبت به رویه تعیین شده و ابهامات موجود در نحوه ثبت داده‌ها در این سامانه معترض بودند که بعد از کش وقوس فراوان بنا شد اجرای این مصوبه با سه ماه تأخیر برای رفع این ابهامات عملیاتی شود.

 

به گزارش خراسان، یکی دو هفته گذشته خبر اجرایی شدن این مصوبه مطرح شد و بازهم صنف طلافروشان معترض شدند، گروهی عنوان می‌کنند چرا باید این صنف هزینه نرخ تورم را بپردازد و گروهی نیز صراحتاً عنوان می‌کنند که شفافیت گردش مالی طلافروشی خودشان را قبول ندارند، زیرا امنیت اعلام سرمایه شخصی را کسی تضمین نمی‌کند.

برخی نیز می‌گویند ثبت داده‌ها یعنی اخذ عایدی بر سرمایه درحالی که بخشی از طلا‌های ثبت شده دارایی‌های طلافروش نیستند بلکه امانی هستند و نباید بابت آن مالیات اخذ شود. بااین حال طی چند روز گذشته گروهی از طلافروشی‌ها در شهر‌های مختلف کشور مانند تبریز، تهران و مشهد به نشانه اعتراض مغازه‌های خود را بستند. در همین اثنا خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر این در کلان‎شهر مشهد، واحد‌های صنفی طلافروشی که مغازه خود را بسته اند، پلمب شده اند.

  ما اعتراض کردیم، اعتصاب نکردیم و قانون را قبول داریم

رئیس اتحادیه طلافروشان مشهد در این باره می‌گوید: طلافروشان مشهد اعتصاب نکردند بلکه اعتراض دارند. ما مخالف قانون نیستیم بلکه به بخشی از این مصوبه درباره نحوه اجرایی شدن اعتراض داریم و این کار اعتصاب نیست.

تقی زادگان، درباره پلمب طلافروشی‌هایی که در مشهد مغازه خود را باز نکرده اند می‌گوید: این پلمب‌ها توسط اتحادیه صورت نگرفته و مستقیماً توسط شخص فرماندار مشهد انجام شده است. ایشان دستور دادند و راه افتاده اند توی خیابان و مستقیماً از روز یک شنبه تعدادی از مغازه‌ها را پلمب کردند و بنده پادرمیانی کردم و بعد در چهار طبقه تعدادی اخطار گرفتند. بعد هم بعضی طلافروشی‌ها را پلمب کردند.

به دادستانی شکایت کردیم

وی در پاسخ به این سؤال که به چه دلیل طلافروشی‌ها پلمب شده اند، می‌گوید: این سؤال را باید از فرماندار مشهد بپرسید. بنده به عنوان رئیس اتحادیه شکایت خودم را در این باره تقدیم مراجع قانونی یعنی دادستانی مشهد کردم که چرا باید طلافروشی‌ها پلمب شوند و آن‌ها هم باید بروند آن جا پاسخگو باشند.

رئیس اتحادیه مدعی می‌شود: برخی طلافروشی‌ها را با دستگاه جوش پلمب کرده اند و به نظر بنده رعب و وحشت ایجاد کردند. روز گذشته (دوشنبه) نیز تعداد زیادی از طلافروشی‌ها در بولوار امامت مشهد پلمب شدند که آن طوری که به بنده اطلاع دادند منجر به درگیری هم شده است. بنده الان در تهران پیگیر موضوع هستم، اما در مشهد طلافروشی‌ها را پلمب می‌کنند معنی اش چیست؟

وی درباره این که به لحاظ قانونی فرماندار چنین کاری را می‌کند؟ می‌گوید: به نظر بنده خیر و اجازه چنین کاری را نداشتند. ما از فرماندار خواهش کردیم در این موقعیت چنین کاری نکنند. این کار نه در تهران نه در هیچ کلان شهر دیگری انجام نشده است.

اعتراض طلافروش‌ها به چیست؟

تقی زادگان درباره دلیل اعتراض طلافروشی‌های مشهد می‌گوید: بند تبصره ۴ ماده ۱۸ قانون جامع تجارت مورد اعتراض صنف طلافروشان است و می‌گویند که این بند مربوط به کالا‌های مصرفی است و به کالا‌های سرمایه‌ای ربطی ندارد. طلای بنده سرمایه ریالی بنده است و نقد است و ما انبارگردانی نداریم اصلاً. به چه کسی چه ربطی دارد چه میزان سرمایه شخصی دارم. به کسی ربط ندارد چه میزان طلا گرفته ام و در مغازه ام دارم. بنده نمی‌خواهم کسی بداند چه کسی سرمایه اش را در اختیار بنده قرار داده است، این یک قرارداد محرمانه بین بنده و طرف مقابل است... البته اصل حرف ما این است که چرا مغازه‌های طلافروشی که اعتراض داشتند با دستور فرماندار پلمب شده اند.

فرماندار مشهد، در واکنش به این ادعای رئیس اتحادیه طلافروشان مشهد، می‌گوید: مگر بنده مسئول برخورد با تخلفات طلافروش‌ها هستم که از بنده سؤال می‌پرسید؟ اتحادیه باید دراین باره پاسخگو باشد.

داوری درباره ادعای رئیس اتحادیه طلافروشان می‌گوید: آقای تقی زادگان رئیس اتحادیه است و اگر تخلفی شده و ایشان برخورد نکرده، مسئول است باید از او بپرسید. آیا بنده در جایگاه برخورد با طلافروشان هستم؟ این ادعای آقای تقی زادگان است. اگر طلافروشی تخلف کند آیا جایگاه فرماندار است که با این واحد برخورد کند؟ اگر تعزیرات بود از تعزیرات بپرسید اگر صمت بود از آن‌ها بپرسید. این اشتباه است که شما از بنده دراین باره بپرسید. اگر هم بنده دستوری داده باشم به تعزیرات یا به صمت داده ام، بنده که برخورد نمی‌کنم.

به دستور بنده جایی را پلمب نمی‌کنند

وی در ادامه می‌گوید: شما باید از آقای تقی زادگان بپرسید آیا شما عامل تحصن طلافروشان هستید؟ نقش آقای تقی زادگان درباره این تخلف چیست؟ مثلاً اگر بنده فرماندار ادعا کنم که روزنامه خراسان بنده را عزل کرده این ادعا مسموع است؟ و شما از روزنامه خراسان این سؤال را می‌پرسید که فرماندار را عزل کردید؟ لذا این ادعای آقای تقی زادگان مسموع نیست و غلط است. اگر هم جایی برخورد کرده است جای قانونی است و به دستور بنده جایی را پلمب نمی‌کنند. بنده نه حکم قضایی دارم و نه حاکم قضایی هستم، بنده مدیر اجرایی هستم.

بنده فرماندار حق ندارم به تحصن طلافروش‌ها ورود کنم؟

فرماندار مشهد می‌گوید: آیا بنده به عنوان فرماندار حق ندارم به موضوع تحصن طلافروشان ورود کنم؟ ولی برخورد با دستگاه‌های ذی ربط است و باید از آن‌ها سؤال کنید. اگر تخلفی صورت گرفته توسط ضابط گزارش می‌شود و برخورد می‌شود.

داوری می‌گوید: شما رسانه چرا به افکار عمومی نمی‌گویید که این‌ها (طلافروشان) حاضر نیستند مالیات بدهند؟ اگر کسی به قانون عمل نکرد باید چه کار کرد؟ این‌ها (طلافروشان مشهد) یک گام جلوتر برداشتند. آیا در شهر‌های دیگر تحصن شده است؟ آیا بناست هر قانونی که قبول نداشته باشیم کار این‌ها (طلافروشان) را انجام بدهیم؟ الان کسی نیست که به قانون حجاب اعتراض داشته باشد؟

وی تأکید می‌کند: این که رئیس اتحادیه مدعی می‌شود شخص فرماندار مغازه‌های ما را پلمب کرده، آیا این در صلاحیت بنده است که چنین کاری بکنم؟ نه فرماندار مشهد، فرماندار هیچ شهرستان دیگری نمی‌تواند شخصاً جایی را پلمب کند. دستور هم نمی‌تواند بدهد. فقط می‌تواند به تعزیرات بگوید بررسی کنید و آن‌ها بر اساس قانون عمل کنند.

فرماندار مشهد می‌گوید: ادعای آقای تقی زادگان نه تنها درست نیست بلکه دروغ محض است و دارند تشویش اذهان عمومی می‌کنند. اگر جایی هم طلافروشی‌ها را پلمب کرده به صورت قانونی این کار را انجام داده است. باید از طلافروش‌ها پرسیده شود مگر قانون مربوطه اجراشده است که شما تحصن کرده اید؟

دیگر خبرها

  • فیلم/ رئیسی: دختر یعنی رحمت الهی
  • دغدغه اصلی‌ام وضعیت اقتصاد و معیشت مردم است
  • شهرداری تهران کارهای ارزنده‌ای در ۳ سال گذشته انجام داده است
  • ممانعت از حضور عضو شورای‌شهر در منطقه ۱۷/ شربیانی: این اتفاق رسوایی تاریخی است
  • همایش منطقه‌ای «حجاب، عفاف و زیست عفیفانه» لبیک به ندای رهبری است
  • جنجال پلمپ طلا فروشی‌های اعتصابی مشهد | آقای فرماندار شاکی شد | مگر بنده حق ندارم ورود کنم؟
  • برگزاری همایش منطقه‌ای «حجاب، عفاف و زیست عفیفانه» لبیک به ندای رهبری است
  • بازارگردانی به نفع یا به ضرر بورس؟
  • مدیر دفتر شهردار تهران و دستیار ویژه ارتباطات مردمی منصوب شدند
  • سرکوب دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین با لابی رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد